داداشی داره میاد ...
سلام عزیزم .
دختر قشنگم به امید خدا فردا میریم بیمارستان که داداشی رو بیاریم خونه. شب زایمان آدم یه حس خاصی داره . هم شوق تموم شدن انتظارش و تموم شدن سختی های بارداری . هم استرس که قراره چی بشه . البته تموم شدن این دوران شیرین با وول خوردن های نی نی هم یه کمی دلگیره.
به هر حال این روزا رو باید بگذرونیم.
از دوستای عزیزم که این پست رو میخونن خواهش میکنم برامون دعا کنن.
دوستتون دارم. بوس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی