خـــانــم گــــل مــن ...
ســلام ســلام صدتا ســلام به خانم گل خودم .
دختر گلم شما دو سال و 10 ماهه شدی . ماهگردت مبارک عسل مامان .
یه راست میریم سراغ شیرین زبونی های بهـــار :
یه بار موقع خواب اذیت میکردی و نمیخوابیدی . هی غر میزدی . میگفتی برام شربت درست کن . منم حال نداشتم پا شم . هی صدام کردی منم جواب نمیدادم. گفتی : مامان با تواَم . تو رو خدا شربت بده .
رفتی روی میز تلویزیون نشستی به من میگی : بگو بیا پایین مادر ، یه وقت دست و پات میشکنه مادر .
برات الاغ بادی خریدیم . بابا بهت گفت دیگه سوار من نمیشی ها . باید بری سوار الاغت بشی .(از بس سوار بابای بیچاره میشدی اسب سواری کنی ) بعد با مامانی داشتی تلفنی حرف میزدی بهش میگی : الاغ بادی خریدم ، بابام دیگه خسته شده !
رفتیم کاشون فالوده خوردیم میگی: آلوده خوردم.
از کاشون که برگشتیم مریض شدی گوشت عفونت کرده بود و درد میکرد . رفتیم دکتر . منتظر بودیم که نوبتمون بشه میگی: برام یه گوش بخر . الهی فدات بشم فکر کردی گوشت خوب نمیشه .
هنوز کامل خوب نشده بودی مامانی زنگ زد خونمون داشتم باهاش صحبت میکردم آروم بهم میگی: بهش بگو بهار مریض شده .
یادته یه بار گفتم مریض شدی رفتیم از ریه هات عکس گرفتیم ؟ یه بار نی نی ت رو گذاشتی رو میز اتو میگی : میخواد از دلش عکس بگیره . یادته رو اون تخت خوابیدی ازت عکس گرفتن .
گاهی نی نی هات رو میشونی پای کامپیوتر و چهارتایی میشینید با هم بره ناقلا میبینید . اسم نی نی هات رو هم گذاشتی : نی نی کوچولو ، نی نی فسقلی ، دخترخانومه.
فقط تنها مساله ای که این روزها باهاش درگیر هستیم لج بازی ها و گریه های الکی شماست . از خواب که بیدار میشی دنبال بهونه ای واسه گریه کردن . انقدر الکی گریه میکنی و غر میزنی که خودت هم خسته میشی . تا بیرون از خونه هستیم خیلی خوبی ولی تو خونه ...! نمیدونم با این کارهات چه برخوردی بکنم ؟ قربون صدقه ت برم ؟ دعوات کنم ؟ بی تفاوت باشم ؟ یک ماهی میشه اینجوری شدی . همینم باعث شد متاسفانه دوباره تو پروژه ی بای بای پوشک شکست بخوریم و من خیلی از این موضوع ناراحتم و خیلی فکرم مشغول این مساله ست . اینا رو نوشتم تا بعدا بخونی و بدونی تربیت بچه خیلی هم آسون نیست . فقط خدا عاقبتمون رو به خیر کنه .
گاهی اوقات بابا که میاد خونه بهش گلایه ی تو رو میکنم و میگم چقدر اذیت کردی و غر زدی . حالا امروز با نی نی ت دعوات شده میگی : هی اُی میزنه ، هی اُی میزنه (هی غر میزنه)
همــــه ی دنیــــای منی عـــزیـــزم ...