بهـــارمبهـــارم، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه سن داره
مهدیــارممهدیــارم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

ღ بهــــار زندگی من ღ

باز هم بهار.........

1392/8/5 17:18
نویسنده : مامان راحله
2,018 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر گلم..خوبی عزیزم؟ الان که دارم این مطلب رو مینویسم شما 16 ماه و 10 روزته.

عزیزم هر روز داری با نمک ترمیشی و من و بابایی از کارهای تو ذوق میکنیم. مثل طوطی حرفای ما رو به زبون خودت تکرار میکنی.

وقتی برات غذا میارم میدویی پشت لب تاب میشی تا برات عمو پورنگ بذارم و شما غذاتو بخوری. عاشق شعرهای عمو پورنگی.

برات شعر میخونم .... یه روزی آقا خرگوشه *رفت دنبال بچه موشه*موشه دوید تو سوراخ*خرگوشه گفت: (به اینجا که میرسه شما میگی) آخ .... این شعرو خیلی دوست داری و بعضی جاهاشو با من تکرار میکنی.

با آهنگ برات میخونم: تو خوشگل مامانی؟؟؟میگی : بَــبــه (بله)

ازت میپرسم گاوه میگه؟ میگی: ماااااااااااااااااا.......هاپو چی میگه؟؟ هاپ..........جوجو میگه؟؟ جی جی

جدیدا بابا رو به اسم (بابا)صداش میکنی و وقتی بابایی یواشکی از خود راضی از خونه میره بیرون همه جای خونه رو میگردی و صداش میکنی و من دلم برات میسوزهافسوس

خیلی شیطون شدی و همه ی وسایل خونه رو انگلک میکنی. فکر کنم تا چند وقت دیگه باید کل وسایل خونه رو یا بدیم تعمیر یا عوض کنیمقهر

خوراکی هایی که خیلی دوست داری: بیشتر میوه ها رو دوست داری و بهش نه نمیگی مخصوصا انگور،هندونه،انار.....نون خیلی دوست داری...چوب شور ،دوغ و ماست دوست داری .از بیسکوییت و بستنی خوشت نمیاد و نمیخوری یا اگه بخوری خییییییییلی کم.غذاتو با بازی و سرگرمی بهت میدم وگرنه نمیخوری . وزنت هم خدا رو شکر نرماله .16 ماهگی 10 کیلو بودی(بگو ماشالله)

کارهای جالب زیادی انجام میدی که اگه بخوام برات بگم خیلی طولانی میشه دختر گلم.

آخرین باری که رفتیم خونه آقاجون عید قربان بود که چندتا از عکساشو برات میذارم.جدیدا نمیذاری عکس خوب ازت بگیرم و هی وول میخوریکلافه

عکس هات ادامه مطلبه عزیزم.

       

        

قربون اخم کردنت بشم.. همه بهت میگن بداخلاق چون زود به کسی نمیخندی .ولی نمیدونن دختر من سنگین و رنگینهمژه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

ندا
7 آبان 92 17:02
ای جانمممم ، فدای اخم کردناش بشم من چقدر ناز شده هزار ماشالا
بچه ها هر روز که بزرگتر می شن شیرین تر و دوست داشتنی تر می شن با کارای جدیدشون دل ماها رو شاد می کنن
همیشه آرزو می کنم شادی هاتون مستدام و سلامتیتون پایدار باشه
اینم واسه بهار عزیزم


مرسی خاله جون

لیلا
8 آبان 92 2:03
وااااااااااااااااااااااااااااااااای چه عکسهای جیگری...............


مامان فاطمه
8 آبان 92 11:22
ماشالله بهار خانم
دقیقا مثل فاطمه ی من ، به این راحتی به کسی نمی خنده مگر اینکه دو سه ساعت از دیدن اون شخص گذشته باشه .


دقیقاااااااااااااااا
مامان ایلیا(آرزو)
10 آبان 92 13:57
سلام بهار جون ماشالاچه قد نازی عزیزم مرسی که به وبلاگ ایلیا سر زدی گلم


مامان رادین
10 آبان 92 18:59










قاصدک
11 آبان 92 17:14
سلام به شما. وبلاگ فوق العاده زیبایی دارین. خیلی خیلی شاد و دل انگیز. منم به فکر انداختی که بیام نی نی وبلاگ. همیشه لباتون خندون باشه


ممنون عزیزم
مامی مینا
12 آبان 92 3:31
ســــــــــــــــــــــــــــــلام 16 ماهگی مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

واییییییییییییییییییییییییییییی چه عکسای خوشملی.کلاهشووووووووو

ماشاالله دخملی بزرگ شده براش اسپند بریز.




ممنون خاله جونم
مامان یه بهار دیگه
18 آبان 92 13:36
وای بهار خانوم چقدر شما خسکل موسکلی دخمل منم اسمش بهار .یه بهار خوشکل و ناز خدا شما نینی ها رو حفظ کنه .ااممممین


مرسی گلم... انشالله
مامان ندا
18 آبان 92 20:51
چه دختر ناز و خوش عکسی
خدا نگهدارش باشه


مرسی عزیزم که به ما سر میزنی
مامان آیسو وآیسا
27 آبان 92 2:29
چه دخمل ناززززززززززززززی
ياسمن
2 آذر 92 20:12
وقتي لبخند به دنبال جايي براي نشستن مي گردد با تمام وجـــــــــود آرزو مي كنم لب هايت در آن نزديكي ها باشد...
مرمر(مامی کسرا)
24 آذر 92 7:19
سلام عزیزم...ماشالا به گل دختر باهوشمون که اینقدر حرفای خوب خوب میزنه..خیلی خوشحال شدم با وب بهار جون و مامان گلش آشنا شدم...بچه هامون تقریبا هم سنن...دوست دارم بیشتر با هم آشنا شیم...وای منم خیلی استرس دارم برا واکسن 18 ماهگیش.... بهار جونو ببوسید از طرف من....
مامان راحله
پاسخ
ممنونم عزیزم . من که خیلی استرس دارمتا 4 شنبه دق میکنم