روزهایی که میگذرد ....
سلام به دختر ناز خودم . خوبی مامان؟ الان که دارم برات مینویسم حالت زیاد خوب نیست . چند روزیه خیلی سرفه میکنی . اول فکر کردم سرماخوردی ولی دیروز که بردمت دکتر ، آقای دکتر معاینه کرد و گفت به خاطر حساسیت و آلودگی هواست . امروز سرفه هات خیلی عمیقه . مخصوصا موقع خواب خیلی اذیت میشی . منم دلم برات کباب میشه عزیزم . خدا کنه زود خوب بشی گلم .
حالا بریم سراغ حرفای خوب و شیرین زبونی های دخترم .
بازی که خیلی دوست داری اینه یه روسری رو چهارگوش سرت میکنی میای به من میگی:حاج خانوم چی براتون بیارم ؟ منم میگم: برام به به بیار حاج خانوم . میری سر کابینت یه خوراکی میاری . دوباره میگی: دیگه چی براتون بیارم حاج خانوم . میگم برام چایی بیار حاج خانوم .میری مثلا چایی میاری و این بازی ادامه داره تا ...
میری رو دستگاه دراز و نشست میشینی میگی : ورزش کنم .
حرف "ق" رو خیلی خوب تلفظ میکنی فقط هر کاری میکنیم قند رو نمیتونی بگی . میگی: اَند
چند روز پیش چراغ قوه برداشتی رفتی تو اتاق تاریک میندازی رو دیوار . بعد اومدی به من میگی: مامان بیا ببین چقدر مهربونه !!! حالا مهربونی چراغ قوه رو از کجا فهمیدی من نمیدونم.
دارن کوچه مون رو واسه فاضلاب میکنن . از پنجره بیرون رو نگاه کردی . یاد آتش نشانهایی افتادی که چند وقت پیش اومدن تو کوچه . میگی: شیلنگشون کو؟
وقتی پتوت رو میندازم روت اگه یه کمی دست و پات بیرون باشه میگی : اشتباه گذاشتی .
دعا کردنت قبل از خواب خیلی پیشرفت کرده . بعد از اینکه سوره ی توحید و کوثر رو خوندی میگی : خدایا همه نی نی های مریض شفا بده . نی نی ندارن نی نی بهشون بده . خونه ندارن خونه بهشون بده . سلامتی ندارن سلامتی بهشون بده . پول ندارن پول بهشون بده. تازگی هم خودت اینو اضافه کردی . پسر ندارن پسر بهشون بده . (بچه م دلش داداش میخواد!)
بعدش به من میگی : " نُعبُدُ " بخون . منم سوره حمد رو برات میخونم . شما هم بعضی جاهاش رو با من میخونی . بعدش دیگه لالا میکنی .
بریم ادامه مطلب ...
دخترم با نی نی هاش لا لا کرده ...
اینم شیطونی جدید بهار
تو این نقاشیت میگی : آقاهه داره گریه میکنه .(خط هایی که از چشاش کشیدی رو به پایین)
اینجا گفتم بهار این گریه نمیکنه ؟ گفتی: نه داره میخنده .