این روزهــــــا ...
سلام دختر قشنگم . امروز 14 دی 93 هست . دیروز برای اولین بار رفتیم بینایی سنجی ، شنوایی سنجی و معاینه ی دندونات . قبلش خیلی باهات حرف زده بودم که قراره اونجا چیکار کنیم و گفته بودم باید دختر خوبی باشی و گریه نکنی . ولی متاسفانه موقعی که خانوم دکتر میخواست چشمات رو معاینه کنه یه گریه ای راه انداختی که نگو . یعنی با یه بد بختی چشات رو معاینه کرد . بعد رفتیم برای شنوایی . دکترش یه پیرمرد خوش اخلاق بود و خدا رو شکر زود تونست باهات ارتباط بر قرار کنه . اونجا زیاد اذیت نکردی . دندونات هم 1 دقیقه بیشتر نکشید تا نگاه کنه ولی شما همش در حال گریه بودی . یعنی اون حرفایی که قبلش برات زده بودم رو کلا فراموش کرده بودی . ولی خب خدا رو شکر همه چ...
نویسنده :
مامان راحله
17:42