بهـــارمبهـــارم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره
مهدیــارممهدیــارم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

ღ بهــــار زندگی من ღ

یه جشــن کـوچــولــو ...

سلام دخترم .ببخشید گلم امسال نتونستیم درست و حسابی برات جشن تولد بگیریم عزیزم. فقط به همین مناسبت یه کیک کوچولو گرفتیم بردیم خونه مامانی تا دور هم شاد باشیم . به قول بابا همه اینا بهونه ایه واسه دور هم بودن و اینکه از بودن با هم لذت ببریم. واااای . من میدونم وسط زمستون چشمم بخوره به این گوجه سبزهای تو عکس درجا غش میکنم.   ...
7 تير 1393
1164 20 27 ادامه مطلب

بهــــارو شیطونی های جدید...

سلام گل مامانی .   امروز 4 تیر ماهه . از وقتی از دو سالگی رد شدی حرف زدنت خیلی بهتر شده . جمله های بیشتری میگی . فعل و فاعل رو سر جاش به کار میبری . کلمه های بزرگ ترها رو به کار میبری و من و بابایی کلی بهت میخندیم. دیشب دیگه گیر داده بودی به کلمه ی "مثلا" و همش تکرار میکردی. یا مثلا میگی: الان میام، ساعته 20 دقیقه . چند روز پیش داشتم سیب زمینی پوست میگرفتم. اومدی سیب زمینی ها رو برداشتی. گفتم نخوریاااا . گفتی : خوردنی نیس . دیروز برات پسته آوردم . گفتم بهار بیا این پسته ها رو بخور . گفتی : دستت درد نکنه . وقتی اینجوری حرف میزنی میخوام درسته قورتت بدم عزیزمممممممممم. یه عالمه بوست کردم. یا مثلا کنجکاویت که ...
4 تير 1393

قطعه ای از بهشت ...

سلام عزیز دلم. خوبی مامانی؟ امروز اومدم تا از یه سفر زیبا برات بگم . از یه جایی که بدون شک قطعه ای از بهشته . میدونی کجا رو میگم؟ بله عزیزم . حــرم امــام رضـــا(ع) . جایی که وقتی واردش میشی دیگه دل نمیکنی بیای بیرون . دلت میخواد ساعت ها تو صحن سقاخونه بشینی و به گنبد طلا خیره بشی و با آقا درد دل کنی. روز 19 خرداد 93 بلیط هواپیما داشتیم برای مشهد . این اولین سفر تو به مشهد بود دخترم . انشالله خود امام رضا(ع) نگهدار همه بچه ها از جمله دختر گل من باشه . بارها و بارها خوشبختی وسلامتیت رو از آقا خواستم عزیزم . تو هم اونجا خیلی حالت خوب بود . کلی با بچه ها گرم میگرفتی و براشون حرف میزدی و بازی میکردی . مهرها رو جمع میکردی و نماز میخوندی ....
30 خرداد 1393
1775 18 21 ادامه مطلب

تولدت مبارک عزیزم...

ســـــــــــلام عزیز دلم.دختر قشنگم . میدونی امروز چه روزیه؟ بلـــــــــه. امروز زیباترین روز دنیاست . امروز روزیه که خدا تو رو به ما داد . 23 خرداد 93 .        خدایا هزاررررررر بار شکرت . تولدت مبارککککککککککک عروسک مامان. راستی امروز روز نیمه شعبانه . این عید رو همه ی دوستام تبریک میگم.              ...
23 خرداد 1393

بهــــار و دیگر هیچ ...

سلام عزیز دل مامان . خوشگل مامان . امروز 11 خرداد 93 هست . قربونت برم که روز به روز داری بزرگ تر میشی و شیرین زبونی هات هم بیشتر میشه . الان دیگه قشنگ جمله میگی ، برای مامان شعر میخونی ، قصه میگی. خیلی دوست داری برات کتاب بخونم عزیزم. سوره ی توحید رو دارم باهات کار میکنم و تقریباً نصفش رو بلدی . ولی چون کلمه هاش شبیه همه یه کمی برات سخته. (سوره کوثر رو کامل بلدی) شب که میخوای بخوابی میگم بهار دعا کن . با زبون شیرین خودت میگی: خدایا همه نی نی های مریضو شفا بده  الهی آمین . خدایا دعای بهار کوچولوی منو برآورده کن. شعر یه توپ دارم قلقلیه رو تازه یاد گرفتی. اسم و فامیلت رو هم دیگه کامل بلدی. راستی میدونی امسال...
11 خرداد 1393
1195 16 19 ادامه مطلب

24 ماهگی بهارم...

سلام خوشگل مامانی . خوبی گلم؟ امروز 26 اردیبهشته و شما به تازگی وارد ماه شدی. دختر گل مامانی کم کم داری واسه خودت خانومی میشی هاااااااا ..چیزی به 2 سالگیت باقی نمونده . انشالله که عمر طولانی همراه با موفقیت پیش روت باشه عزیز دلم. حالا یه کم از کارهات بگم . سوره ی کوثر رو کامل حفظ شدی و بدون کمک من با زبون شیرین خودت میخونی . اگه گفتی از چی میترسی ؟ اُتو . آره عزیزم از چیزی که خیلی مترسی اتو هست . مخصوصا اگه بخار کنه میدویی از اتاق بیرون.   البته این ترس تو از اتو گاهی به درد میخوره هاااا. چند روز پیش هم تولد دختر عموت بود . تا فشفشه ها رو روشن کردن شما شروع کردی به گریه کردن ... از ترکیدن بادبادک هم خیلی میترسی . ا...
26 ارديبهشت 1393
1046 18 16 ادامه مطلب

23 ماهگی چه طور میگذره؟

سلام دخترم ..عزیزم ..عشقم الان که دارم برات مینویسم 4 اردییهشته. یعنی شما 22 ماه و 10 روز داری. اومدم از شیرینکاری ها و شیرین زبونی هات بگم. شبها که میخوایم بخوابیم با هم قرآن میخونیم و دعا میکنیم . سوره ی کوثر رو تقریبا بلد شدی و همراه با من با زبون مخصوص به خودت میخونی . وقتی بهت میگم بهار قرآن بخونیم ؟ میگی : اُقان (قرآن) . من میگم : بسم الله الرحمن الرحیم. شما میگی : انّا و با هم ادامه میدیم ... گاهی اوقات مکث میکنم ببینم بلدی ؟ میبینم بلهههههه دقیقا کلمه ی بعدی رو خودت میگی . و آخرش هم بلند میگی : هُوَ الاَبتَر . بعدش هم من دعا میکنم و شما آمین میگی. راستی ،مامانی (مامانه بابا) برات یه چادر خوشگل دوخته . گاهی سرت میکنی نماز م...
4 ارديبهشت 1393
1430 15 18 ادامه مطلب

مسافرت نوروزی ...

سلام عزیز دل مامانی . امروز 12 فروردینه و ما امروز از مسافرت 9 روزه برگشتیم . خدا رو شکر خیلی خوش گذشت . امسال به جز خونه ی آقاجون(کاشان) به قم و محلات خونه ی خاله ها هم رفتیم . تو از شلوغی زیاد خوشت نمیاد ولی خب یه جوری گذروندی دیگه. امروز که رسیدیم خونه از خوشحالی نمیدونستی کدوم اسباب بازی هات رو برداری   هنوز لباس هات رو عوض نکرده بودم که با ذوق رفتی سراغ نی نی و خرسی . امروز برای اولین بار بهم گفتی : مامان ... گفتم: جونم؟ ... گفتی : بیا .دنبالت اومدم توی اتاق دیدم یکی از اسباب بازی هات رو میخوای . کلی ذوق کرده بودم. تا حالا بهم نگفته بودی بیا . وقتی میخوای یکی رو دعوا کنی میگی : اِ ... ادب (بی ادب) شعر های ع...
12 فروردين 1393

سال نو مبارک ....

سلام . این پست مخصوص دوستای نی نی وبلاگی و نی نی سایتی من و بهاره. من و دخترم از همین جا نوروز 93 رو به همه ی دوستامون تبریک میگیم. امیدوارم همه ی مامانها و نی نی هاشون سال خیلی خیلی خوبی رو در کنار خانواده داشته باشن و مامانهایی که منتظر نی نی هستند سال 93 انتظارشون به پایان برسه و صاحب یه نی نی سالم و خوشگل بشن . آمین .برای من و بهار هم دعا کنید. دوستتون داریم.       ...
23 اسفند 1392